اعاده دادرسی در امور مدنی

در قانون آیین دادرسی مدنی تعریفی از اعاده دادرسی بیان نشده و این بحث در باب پنجم از کتاب قانون آیین دادرسی مدنی بعد از دو مبحث فرجام خواهی و اعتراض ثالث بیان گردیده است.

اعاده دادرسی از طرق فوق العاده شکایت از آراء می باشد که ویژه احکام بوده و رسیدگی مجدد به دعوا را نزد مرجع صادرکننده حکم مورد درخواست اعاده دادرسی امکان پذیر می نماید درنتیجه از طرق فوق العاده شکایت از آراء می باشد و نسبت به احکامی که قطعیت یافته اند امکان پذیر می باشد و اگر راههای عادی اعتراض رأی مانند واخواهی و تجدیدنظر امکان پذیر باشد نمی توان از طریق اعاده دادرسی به حکم مربوط اعتراض نمود.

شرایط اعاده دادرسی

 ●نسبت به احکام قطعیت یافته

 ●جهات اعاده دادرسی وجد داشته باشد

 ●ارائه درخواست توسط اشخاصی که توسط قانون تعیین گردیده

 ●پیوست نمودن جهت اعاده دادرسی به دادخواست

چون اعاده دادرسی از طرق فوق العاده شکایت از آراء است تنها نسبت به آرایی قابل طرح است که در قانون صریحا پیش بینی شده است و نسبت به آرای قابل اعاده دادرسی در صورتی درخواست اعاده دادرسی پذیرفته می شود که یکی از جهات مصرح در قانون وجود داشته باشد و همچنین باید از طرف اشخاصی که در قانون پیش بینی شده تقدیم شود.

آراء قابل اعاده دادرسی:

با توجه به صدر ماده 426ق.آ.د.م احکام قطعیت یافته قابل اعاده دادرسی هستند،بنابراین احکام را میتوان دسته بندی کرد:

1-احکامی که بصورت قطعی صادر شده اند←احکام دادگاههای بدوی که در دعاوی مالی تا خواسته سه میلیون ریال صادر شده اند

2-احکامی که از دادگاههای بدوی بصورت قابل تجدیدنظر صادر شده اند←احکامی که در دعاوی مالی با خواسته بیش از سه میلیون ریال صادر شده اند و نیز احکام صادره در دعاوی غیرمالی و در مهلت مقرر نسبت به آنها  شکایت نشده است

به موجب تبصره ماده 434ق.آ.د.م در صورتیکه پرونده ای در دیوان عالی کشورتحت رسیدگی باشد و نسبت به حکم مورد رسیدگی فرجامی درخواست اعاده دادرسی شود درخواست به دیوان داده میشود و دیوان درخواست را به دادگاه صادرکننده حکم ارجاع می دهد درصورتیکه دادگاه یادشده قرار قبولی درخواست اعاده دادرسی را صادر کند رسیدگی در دیوان عالی کشور تا صدور حکم متوقف خواهد شد.

سوال:آیا آراء دیوان عالی کشور قابلیت اعاده دادرسی دارد؟

پاسخ:دیوان عالی کشور در امر حقوقی اقدام به صدور رأی به معنای دقیق واژه نمی نماید.

رأی دیوان:

1-در ابرام رأی فرجام خواسته استکه در اینصورت رأی اصلی و جدیدی صادر نشده استکه قابلیت اعاده دادرسی آن مطرح شود.

2-یا ممکن استدر نقض رأی فرجام خواسته باشد که در اینصورت نیز با توجه به بی اعتبار شدن رأی منقوض قابلیت شکایت آن رأی مطرح نمی شود.

درخواست اعاده دادرسی نسبت به احکامی که در دیوان ابرام گردیده اند درخواست به دیوان تقدیم می شود تا دیوان درخواست را برای رسیدگی و تصمیم گیری به دادگاه صادر کننده حکم ارجاع دهد، این امر موجب می شود یکی از اصول مهم دادرسی نقض نگردد اشلی که به موجب آن مرجع تالی حق نقض رأی مرجع عالی را ندارد.

نظریه2490/7-1/1382 اداره کل حقوقی و تدوین قوانین قوه قضائیه:

سوال:مرجع رسیدگی به دعوی اعاده دادرسی،دادگاه صادرکننده حکم بدوی است یا دادگاه تجدیدنظر که رأی را تأیید کرده است؟

پاسخ:منظور از دادگاه صادرکننده همان حکم در ماده433قانون ایین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی دادگاهی است که رأی قطعی را صادر کرده است و چنانچه رأی دادگاه عمومی در دادگاه تجدیدنظر تأیید و قطعی شده باشد ،مرجع صالح برای اعاده دادرسی دادگاه تجدیدنظر است ، زیرا طبق ماده438ق.آ.د.م دادگاهی که به درخواست اعاده دادرسی رسیدگی می نماید چنانچه درخواست اعاده دادرسی را وارد تشخیص دهد حکم مورد اعاده دادرسی را نقض و حکم مقتضی صادر می نماید و در چنین حالتی دادگاه عمومی نمی تواند حکمی را که قبلا به تأیید دادگاه تجدیدنظر استان رسیده است نقض نموده حکم دیگری صادر نماید،لذا مرجع صالح برای رسیدگی به درخواست اعاده دادرسی دادگاهی است که در ان دادگاه حکم به مرحله قطعیت رسیده است.

نشست قضایی بهمن1380:

آیا تکلیف رسیدگی به اعاده دادرسی در مورد حکمی که از دادگاه بدوی صادر و در دادگاه تجدیدنظر عینا تأیید شده متوجه دادگاه بدوی است یا دادگاه تجدیدنظر؟

نظر کمیسیون:با توجه به ماده433ق.آ.د.م دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی درخواست اعاده دادرسی به دادگاهی تقدیم می شود که صادر کننده همان حکم بوده است با این ترتیب هرگاه رأی در مرحله تجدیدنظر عینا تأیید شده باشد چون صادرکننده رأی قطعی دادگاه تجدیدنظر بوده و مضافا دادگاه بدوی نمی تواند رأی دادگاه بالاتر را الغا نماید مرجع رسیدگی به درخواست اعاده دارسی در فرض سوال دادگاه تجدیدنظر می باشد.

نشست قضایی خرداد1383:

مرجع رسیدگی به دادخواست اعاده دادرسی نسبت به احکام صادره از دادگاههای عمومی که در مرجع تجدیدنظرنقض یا ابرام می شوند کدام دادگاه است؟

نظر کمیسیون:طبق ماده426قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب نسبت به احکامی که قطعیت یافتهمی توان درخواست اعاده دادرسی کرد و به موجب ماده 433 همین قانون دادخواست اعاده دادرسی اصلی به دادگاهی تقدیم می شود که صادرکننده همان حکم بوده است بنابراین در امور حقوقی چنانچه حکم دادگاه عمومی در دادگاه تجدیدنظر استان در مرحله تجدیدنظر تأیید شود دادخواست اعاده دادرسی باید به دادگاه صادر کننده حکم بدوی تسلیم شود و در صورتی که دادگاه تجدیدنظر استان در رسیدگی تجدیدنظر حکم بدوی را نقض و خود انشای حکم  کند مرجع صالح به رسیدگی به درخواست اعاده دادرسی نسبت به چنین حکمی دادگاه تجدیدنظر استان خواهد بود.

نشست قضایی بهمن1380:

آرای دادگاههای بدوی یا تجدیدنظر در امور مدنی که مورد فرجام خواهی واقع و در دیوان عالی کشور ابرام گردیده قابل درخواست اعاده دادرسی است یاخیر؟در صورت مثبت بودن پاسخ ،کدام مرجع صلاحیت رسیدگی به موضوع را دارد،همچنین در صورت قبول اعاده دادرسی آیا رأی فرجامی دیوان نیز نقض می شود؟

نظر کمیسیون: نظر به اینکه رسیدگی فرجامی دیوان عالی کشور رسیدگی شکلی غیرماهوی است و از آنجایی که نسبت به کلیه احکامی که قطعیت یافته است ممکن است به جهات مندرج در قانون درخواست اعاده دادرسی شود ،نسبت به آرایی که در دیوان عالی کشور ابرام شده می توان در صورت انطباق با جهات اعاده دادرسی درخواست اعاده دادرسی کرد. این درخواست نظر به رأی قطعی بوده که چنانچه در مرحله بدوی قطعیت حاصل کرده در همان مرحله و در صورتی که در دادگاه تجدیدنظر قطعی شده در آن دادگاه مورد رسیدگی واقع خواهد شد.

جهات اعده دادرسی←مواد426 و 227 ق.آ.د.م و خلاف بین شرع بودن رأی و تقاضا از ریاست قوه قضائیه

صرف ادعای وجود یکی از جهات اعاده دادرسی دادگاه را مکلف نمی نماید که درخواست اعاده دادرسی را بپذیرد تا جهت ادعایی را با رسیدگی قضایی احراز نماید بلکه باید دلیل تحقق جهت اعاده دادرسی عندالاقتضا پیوست دادخواست اعاده دادرسی باشد و این امر از وجوه مهم افتراق بین این طریق شکایت با طرقی مانند تجدیدنظر و اعتراض شخص ثالث می باشد.

مهلت اعاده دادرسی و ابتدای آن:

با توجه به ماده 427ق.آ.د.م مهلت درخواست اعاده دادرسی برای اشخاص مقیم ایران 20روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور 2 ماه است.

1-نسبت به آراء حضوری قطعی از تاریخ ابلاغ

2-نسبت به آراء غیابی: چنانچه قابل تجدید نظر نباشد ← از تاریخ انقضای واخواهی

 چنانچه قابل تجدیدنظر باشد←پس از انقضای مهلت واخواهی و تجدیدنظر

3-هرگاه جهت اعاده دادرسی اسناد مکتومه باشد مهلت اعاده دادرسی از تاریخ وصول اسناد و مدارک یا اطلاع از وجود آنها آغاز می شود.

 4-هرگاه جهت اعاده دادرسی جعلی بودن اسناد باشد ابتدای مهلت اعاده دادرسی از تاریخ ابلاغ حکم نهایی مربوط به جعل آغاز می شود.

5-ابتدای مهلت اعاده دادرسی در صورتیکه جهت اعاده دادرسی مغایر بودن دو حکم باشد تاریخ آخرین ابلاغ هریک از دو حکم است.

قانونگذار ابتدای مهلت اعاده دادرسی نسبت به دو دسته از احکام را پیش بینی ننموده است:

1-احکام حضوری قابل تجدیدنظر مرحله نخستین که به علت پایان مهلت تجدیدنظر قطعیت یافته اند،با توجه به ملاک بند 2 ماده 427ق.آ.د.م ابتدای مهلت این دسته از احکام نیز تاریخ پایان یافتن مهلت تجدیدنظر است.

2-احکام غیابی صادره از دادگاه تجدیدنظر استان ،ابتدای مهلت این دسته از احکام با توجه به ملاک همان نص از تاریخ پایان یافتن مهلت اعتراض شروع می شود.

در تمام مواردی که وکیل در دعوی دخالت داشته و حکم مورد درخواست اعاده دادرسی به او ابلاغ شده است ابلاغ در صورتیکه وکیل مزبور حق وکالت در اعاده دادرسی نداشته باشداز حیث ابتدای مهلت اعاده دادرسی معتبر نبوده و ابتدای مهلت از تاریخ ابلاغ حکم به اصیل شروع می شود،فلذا مناسب است حکم صادره به وکیل و موکل ابلاغ شود.

در احتساب مهلت اعاده دادرسی عذر موجه درخواست کننده اعاده دادرسی طبق ماده 306 همین قانون لحاظ می شود.

اصحاب دعوی در اعاده دادرسی

خواهان و خوانده دادرسی نخستین،نمایندگان طرفین دعوی(نایندگان قراردادی،قضایی،قانونی)و قائم مقام طرفین دعوی حق درخواست اعاده دادرسی را دارند.وارث درصورتی می تواند درخواست اعاده دارسی نماید که حق موضوع دعوی قائم به شخص متوفی نباشد. برای مثال چنانچه شخصی که به استناد سندی محکوم شده باشد فوت گردد وارث او می تواند اگر مجعولیت سند مستند حکم به موجب رأی نهایی اثبات شوددر مهلت مقرر از حکم مزبور درخواست اعاده دارسی کند. فوت محکوم له مورد درخواست اعاده دادرسی نیز در صورتیکه سایر شرایط حاصل باشد،نمی تواند مانع اعاده دادرسی علیه وراث او باشد.

علیرغم نص ماده 130ق.آ.د.م که ورود ثالث را مجاز دانسته است به موجب ماده 441همین قانون در اعاده دارسی غیر از طرفین دعوی شخص دیگری به هیچ عنوان نمی تواند داخل در دعوی شود بنابراین جلب ثالث نیز در دعوی اعاده دادرسی ممنوع است.

انواع اعاده دارسی

به موجب ماده 432ق.آ.د.م اعاده دادرسی بر دو نوع است:

1-اعاده دادرسی اصلی که متقاضی اعاده دادرسی بطور مستقل آنرا درخواست کند و درخواست اعاده دادرسی مستلزم تقدیم دادخواست است.به موجب ماده 435 همین قانون در دادخواست اعاده دادرسی ،نام،نام خانوادگی و محل اقامت درخواست کننده اعاده دادرسی و طرف او نوشته می شود همچنین مشخصاتحکم مورد درخواست اعاده دادرسی ،مشخصات دادگاه صادرکننده حکم مزبور و جهتی که موجب درخواست اعاده دادرسی شده نیز باید در دادخواست نوشته شود.

قانونگذار تکلیف دادخواست ناقص را مشخص ننموده است و بنظر میرسد مواد 344 و 345 همین قانون جهت اخطار رفع نقص اعمال نمی شود و اخطار رفع نقص صادر نمیگردد .

هزینه اعاده دادرسی نیز معادل هزینه فرجام خواهی می باشد.به موجب ماده 433ق.آ.د.م دادخواست اعاده دادرسی اصلی به دادگاه صادرکننده حکم مورد درخواست اعاده دادرسی تقدیم می شود و همچنین دادگاه نیز صلاحیت رسیدگی به درخواست را دارد. درخواست اعاده دادرسی نسبت به حکم صادره از دادگاه تجدیدنظر در صلاحیت همین دادگاه است حتی اگر حکم مزبور در تأیید حکم مرحله نخستین صادر شده باشد.

اعاده دادرسی طاری

با عنایت به بند ب ماده 432ق.آ.د.م اعاده دادرسی در صورتی طاری است که در اثنای یک دادرسی حکمی بعنوان دلیل ارائه شود و شخصی که حکم مزبور علیه او مورد استناد قرار گرفته نسبت به آن درخواست اعاده دادرسی نماید، طرفی که حکم علیه او مورد استناد قرار گرفته برای بی اثر کردن دلیل مزبوریا باید بطلان آنرا اثبات نماید و یا انتقال مورد حکم به خود یا دیگری را اثبات نماید.

شرایط تحقق اعاده دادرسی طاری

بدوا بایستی دعوای در دادگاه مطرح شده باشد و در اثنای دادرسی حکمی بعنوان دلیل به دادگاه ارائه شود و حکم نیز در دعوی موثر باشد و یکی از جهات اعاده دادرسی نیز وجود داشته باشد و دادخواست در مهلت تقدیم شده باشد و برخلاف اعاده دادرسی اصلی در اعاده دادرسی طاری ممکن است دادگاهی که به دعوا رسیدگی میکند با دادگاهی که دادخواست را قبول می نمایدیکسان نباشد.

برای مثال الف به خواسته صدور حکم اعلام مالکیت خود نسبت به یک دستگاه خودرو و تحویل آن علیه ب در دادگاه عمومی کرج اقامه دعوی می نماید حکم به نفع خواهان  صادر شده و قطعیت می یابد ، اما به هر دلیلی اجرا نمی شود. مدتی بعد الف دعوایی بخواسته مبلغی بابت اجرت المثل ایام تصرف خودروی مزبور علیه ب در دادگاه شهریار اقامه می کند و در اثبات مالکیت خود نسبت به خودرو به حکم مزبور استناد می نماید. در اینجا دعوای اصلی مطالبه اجرت المثل است که حکم صادره از دادگاه کرج بعنوان دلیل در آن دعوی مورد استناد قرار گرفته است. در این مثال خوانده باید بطلان حکم صادره را اثبات نماید و یا انتقال مورد حکم به خود یا دیگری را اثبات نماید و چون تنها طریق مجاز اثبات بطلان آرای دادگاهها شکایت از آنها است و آرای دادگاهها نمی توانند موضوع دعوی بطلان قرار گیرند خوانده می تواند چنانچه شرایط اعاده دادرسی فراهم باشد نسبت به حکم مورد استناد خواهان ،درخواست اعاده دادرسی نماید که اعاده دادرسی طاری نامیده می شود.

درخواست اعاده دادرسی طاری باید در هر حال به دادگاهی داده شود که حکم در انجا بعنوان دلیل ابراز شده است و درخواست مزبور می تواند بصورت لایحه و یا در جلسه دادرسی به دادگاه تقدیم شود و به موجب تصره ماده 433 دادخواست لازم باید ظرف مدت 3روز به دفتر دادگاه تقدیم شود و دادخواست باید دارای تمام شرایط اعاده دادرسی باشد و در صورت ناقص بودن امکان تجدید یا تکمیل آنها در مهلت مقرر وجود دارد.

با عنایت به نص ماده 434 دادگاهی که دادخواست اعاده دادرسی طاری را دریافت نموده مکلف است آنرا به دادگاه صادرکننده حکم مورد درخواست اعاده دادرسی ارسال نماید ودر صورتیکه دلایل دادخواست را قوی بداند و تشخیص دهد حکمی که درخصوص درخواست اعاده دادرسی صادر می گردد مؤثر در دعوا می باشد رسیدگی به دعوای مطروحه را در قسمتی که حکم راجع به اعاده دادرسی در آن مؤثر است تا صدور حکم نسبت به اعاده دادرسی به تأخیر می اندازد ودر غیر اینصورت به رسیدگی خود ادامه می دهد.

در صورتیکه حکم مورد درخواست اعاده دادرسی از دادگاههی صادر شده باشد که به اصل دعوی رسیدگی می نماید این دادگاه افزون بر اینکه مرجع درخواست اعاده دادرسی است ،به درخواست اعاده دادرسی نیز رسیدگی می نماید و تا روشن شدن نتیجه رسیدگی به اصل دعوی را به تأخیر می اندازد.

آیین رسیدگی

پس از تقدیم دادخواست اعاده دادرسی به دادگاه صادرکندده حکم مورد درخواست اعاده دادرسی به موجب تبصره ماده 435 دادگاه صالح بدوا در مورد قبول یا رد درخواست اعاده دادرسی قرار لازم را صادر می نماید و در صورت قبول درخواست مبادرت به رسیدگی ماهوی خواهد نمود. بنابراین درخواست اعاده دادرسی در دو مقطع انجام می شود،ابتا رسیدگی به درخواست اعاده دادرسی و در صورت قرار قبولی درخواست ،رسیدگی ماهوی صورت می گیرد.بنابراین دادگاه باید بدون ابلاغ به طرف قرار رد یا قبول درخواست را صادر نماید.

دادگاه جهت صدور قرار قبولی درخواست اعاده دادرسی باید احراز نماید که درخواست در مهلت انجام شده ،درخواست کننده اعاده دادرسی از اصحاب دعوی منتهی به صدور حکم مورد درخواست اعاده دادرسی بوده و حکم مورد درخواست از احکام قابل اعاده دادرسی است و جهت ادعا شده بر فرض اثبات از جهات اعاده دادرسی است.دادگاه پس از بررسی دادخواست اعاده دادرسی و کامل بودن پیوستهای آن، امر را صورتجلسه نموده و قرار رد یا قبولی دادخواست را صادر می نماید و چنانچه قرار قبولی دادخواست را صادر نماید دستور تعیین وقت رسیدگی و ابلاغ ان به طرفین دعوی را می دهد و چنانچه قرار رد درخواست صادر شود ،قرار به صورت دادنامه درامده و به طرفین ابلاغ می شود.

نشست قضایی آذر 1380

سوال:آیا قرار رد اعاده دادرسی در امور مدنی قابل تجدیدنظرخواهی است یاخیر؟درصورت مثبتبودن جواب مجوز ان کدام ماده قانونی است؟

نظر کمیسیون: قرار رد اعاده دادرسی از محکمه بدوی قابل تجدیدنظراست ولی قرارهای صادره از مرحله تجدیدنظر به استناد رأی وحدت رویه 555-10/3/1370 هیأت عمومی دیوان عالی کشور و به تبعیتقطعیت حکم اصلی غیرقابل تجدیدنظر و قطعی است.

به موجب ماده 436 در جلسه دادرسی تعیین شده دادگاه تنها به جهتی رسیدگی می نماید که در دادخواست اعاده دادرسی نوشته شده است. درعین حال طرف مقابل می تواند طرح ایرادات مناسب(ایراد سمت ونفع)تعرض به اصالت اسناد پیوست دادخواست را مطرح نماید و طرح دعوی ورود ثالث ،جلب ثالث،دعوی اضافی و دعوی متقابل نیز ممنوع است.

آثار تقدیم دادخواست اعاده دادرسی

اشتغال دادگاه و مکلف نمودن خوانده به پاسخ و تأخیر در رسیدگی(صرفا شامل اعاده دادرسی طاری می گردد)می باشد.

آثار قبول دادخواست اعاده دادرسی

اثر تعلیقی

چون اعاده دادرسی از طرق فوق العاده شکایت از احکام قطعیت یافته است ، قابلیت اعاده دادرسی و حتی صرف درخواست اعاده دادرسی نسبت به حکم ،اجرای آنرا متوقف نمی نماید.

به موجب بند الف ماده 437چنانچه محکوم به غیرمالی باشد←باعث توقف اجرای حکم می شود

و به موجببند ب ماده مزبور چنانچه محکوم به مالی باشد←و امکان اخذ تأمین و جبران خسارت احتمالی باشد به تسخیص دادگاه صادرکننده از محکوم له تأمین مناسب اخذ می شود و اجرای حکم ادامه می یابد و عملیات مزبور تا روشن شدن نتیجه قطعی اعاده دادری متوقف می ماند و دادگاه در صورتی ادامه عملیات اجرایی را صادر می تماید که امکان اخذ تأمین و جبران خسارت احتکالی وجود داشته باشد و منظور از خسارت احتمالی خسارتی است که از ادامه عملیات اجرایی حم مورد درخواست اعاده دادرسی به محکوم علیه وارد می آیدکه در صورت فسخ حکم مورد شکایت ،باید از سوی محکوم له حکم مزبور جبران شود و نوع تأمین را قانونگذار مشخص ننموده و بنابر اصل می تواند وجه نقد،ضمانت نامه بانکی یا مال غیرمنقول باشد.

اثر انتقالی

اعاده دادرسی در محدوده جهت ادعا شده دارای اثر انتقالی هست ،بدین معنا که دادگاه در صورت فسخ حکم مورد شکایت باید دوباره نسبت به امور موضوعی و حکمی رسیدگی و تصمیم گیری نماید.

اثر اعاده دادرسی نسبت به سایر اشخاص

قانونگذار در خصوص استفاده غیرطرفین اعاده دادرسی از رأیی که در پی رسیدگی به درخواست اعاده دادرسی صادر می شود ساکت مانده است که می توان با ملاک به مواد308 در مورد واخواهی و 359 در مورد تجدیدنظر و404 در مورد فرجام نسبت به اعاده دادرسی نیز با لحاظ قابل تجزیه و تفکیک بودن و یا نبودن رأی مورد درخواست اعاده دادرسی نظر داد.

صدور رأی

دادگاه چنانچه پس از رسیدگی به درخواست ،اعاده دادرسی را وارد تشخیص دهد حکم مورد درخواست اعاده دادرسی را نقض و حکم شایسته صادر می نماید واگر درخواست اعاده دادرسی راجع به قسمتی از حکم باشد تنها همان قیمت فسخ یا اصلاح می شود.در صئرتی که جهت اعاده دادرسی مغایرت دو حکم باشد دادگاه پس از رسیدگی چنانچه درخواست را وارد تشخیص دهد حکم دوم را نقض و حکم نخست را به قوت خود باقی می ماند و رأی صادره به طرفین ابلاغ می شود.

تصحیح رأی

تصحیح رأی و اشتباهات رأی در اعاده دادرسی پیش بینی نشده اما می توان از ماده 309 و قسمت اخیر ماده 435ملاک گرفت(تا پیش از آنکه رأی مورد شکایت قرار گیرد تصحیح با دادگاه صادر کننده خواهد بود)

قابلیت شکایت

رأیی که بر اساس اعاده دادرسی صادر می شود از حیث تجدیدنظر و فرجام خواهی تابع مقرراتمربوط به آن مرحله خواهد بود.برای مثال،اگر حکم از دادگاه نخستین و در دعوایی صادر شده باشد که به سبب نوع دعوی(غیرمالی)،میزان و ارزش خواسته در دعوای مالی(بیش از سه میلیون ریال باشد) قابل تجدیدنظر بوده ،اما به علت عدم تجدیدنظرخواهی قطعیت یافته باشد وبه موجب اعاده دادرسی فسخ گردد رأی صادره قابل تجدیدنظر خواهد بود.

ام اگر حکم قابل تجدیدنظری از دادگاه نخستین صادر شده باشد و نسبت به آن تجدیدنظرخواهی گردیده و منتهی به صدور حکم دادگاه تجدیدنظر شده باشد،چون چنین حکمی باید در دادگاه تجدیدنظر مورد درخواست اعاده دادرسی قرار گیرد ،حکمی که این دادگاه بر اساس اعاده دادرسی صادر می نماید قابل تجدیدنظر نخواهد بود. حکم صادره در اعاده دادرسی نمی تواند غیابی باشد.

به موجب ماده 440 نسبت به حکمی که پس از اعاده دادرسی صادر می گردد دیگر اعاده دادرسی از همان جهت پذیرفته نخواهد شد. اگر حکم مورد اعاده دادرسی ،پس از اعاده دادرسی فسخ گردد فاقدامات اجرایی تا آن حد که اجرا شده باشد باید به درخواست ذینفع وبه دستور دادگاه اجراکننده حکم به حالت قبل از اجرا برگردد اما باید پذیرفت که بازگشت عملیات اجرایی به حالت قبل از اجرا با توجه به ماده 39 قانون اجرای احکام مدنی منوط به نهایی شدن حکمی اشت که پس از اعاده دادرسی صادر شده است . هرگاه حکم مورد درخواست اعاده دادرسی فسخ شود بی اعتبار خواهد گردید و در صورتیکه این حکم قبلا مستند دعوایی قرار گرفته و بر اساس ان حکمی صادر و نهایی شده باشد بی اعتبار اعلام شدن مستند حکم برخلاف جعلی اعلام شدن ان از جهات اعاده دادرسی نمی باشد.

صلاحیت شوراهای حل اختلاف

1-ذاتی←ماده 7 آیین نامه شوراها

2-غیرذاتی←شامل دعاوی جهت صلح و سازش و دعاوی با توافق طرفین

شوراهای حل اختلاف دادگاه نمی باشند از طرفی شوراها تابع تشریفات نمی باشند اما اصول آیین دادرسی را رعایت می نمایند و عملا خیلی از دعاوی در صلاحیت شورا می باشد و تا مبلغ خاصی که محاکم دیگر به ان رسیدگی نمی نمایند پس عملا نمی توانیم احکام شوراها را غیرقابل اعاده دادرسی بدانیم زیرا از انصاف و عدالت خارج می شویم.

مشاوره رایگان قضایی
هموطنان می توانند سوالات خود را
از ساعت 8 صبح تا 2 بعد از ظهر با شماره 129 تماس حاصل فرمایند.
.
و از ساعت 2 بعدازظهر تا 6 بعدازظهر با شماره 09121900500 تماس تلفنی حاصل فرمایند.
.
همچنین هموطنان می توانند از طریق برنامه واتس آپ در طول 24 ساعت شبانه روز سوالات خود را نیز ارسال نمایند و پاسخ دریافت نمایند و همچنین مشاوران قضایی آماده تنظیم دادخواست و لایحه نیز می باشند.

همچنین به اطلاع می رساند
کل فرم های قضایی با متن لازم در لینک ذیل موجود است
http://iran5050.com/?cat=138
که شما می توانید رایگان دانلود کنید و در دادگاه استفاده نمایید
تنها کافیست که فرم مورد نظر خود را جستجو نمایید

در مورد دیه اعضای مختلف بدن بطور کامل و بصورت تشریحی در لینک ذیل موجود می باشد.
http://iran5050.com/?p=5877
کلیه اطلاعات لازم در مورد دیه بصورت جزء به جزء توضیح داده شده است.

در مورد طلاق لینک ذیل را مطالعه فرمایید
http://iran5050.com/?s=طلاق
در مورد عدم تمکین لینک ذیل را مطالعه فرمایید
http://iran5050.com/?s=عدم+تمکین
در مورد ضرب و جرح لینک ذیل را مطالعه فرمایید
http://iran5050.com/?s=ضرب+و+جرح
در مورد مهریه لینک ذیل را مطالعه فرمایید
http://iran5050.com/?s=مهریه
در مورد نفقه لینک ذیل را مطالعه فرمایید
http://iran5050.com/?s=در+مورد+نفقه
در مورد تصادف لینک ذیل را مطالعه فرمایید
http://iran5050.com/?s=تصادف
در مورد دعاوی ملکی لینک ذیل را مطالعه فرمایید
http://iran5050.com/?s=ملک
در مورد چک لینک ذیل را مطالعه نمایید
http://iran5050.com/?s=چک
و در مورد سامانه ثنا لینک ذیل را مطالعه فرمایید
سامانه ثنا روند پرونده شما را اعلام می نماید و شما می توانید از شکایت و موضوع شکایت و دستور قاضی مطلع شوید
http://iran5050.com/?s=سامانه+ثنا
در مورد دریافت خدمات قضایی از تلفن همراه لینک ذیل را مطالعه فرمایید
مانند فراموشی رمز ورود و غیره
http://iran5050.com/?p=857
در مورد شکایت از قضات لینک ذیل را مطالعه فرمایید
http://iran5050.com/?p=2625

لازم بذکر است
در بسیاری موارد شهروندان با توجه به پرداخت هزینه بالای وکلاء ، متاسفانه هیچ نتیجه ای بدست نیاورده اند
لذا این سامانه در جهت رفاه شهروندان ایرانی داخل و خارج کشور و کاهش هزینه های قضایی در صورت نیاز به لایحه ، دادخواست ، شکایت، دفاعیه ، مطالعه پرونده ،تجدید نظرخواهی و اعاده دادرسی ، درخواست خود با را به همرا مدارک ارسال نمایید تا کارشناسان مجرب و دانشگاهی ، درخواست شما را بررسی کرده و مدارک لازم را تنظیم و برای شما ارسال نمایند.
همچنین مستقیما می توانید از کانال تلگرامی ذیل کلیه اطلاعات لازم را بدست آورید.
iran5050com@
@iran5050com
https://chat.whatsapp.com/LXJ0EtK4nSV3I7cC0192nV
از صبر و شکیبایی شما متشکریم

Loading

انتشار توسط 8 تم
با کلیک روی عکس،  سوال خود را یطور خودکار درواتساپ طرح نمایید وپاسخ رایگان دریافت نمایید